بررسی مکانیسم جایگیری توده گرانیتوئیدی درّه باغ (شمال غرب الیگودرز) با استفاده از روش انیزوتروپی خودپذیری مغناطیسی ( (ams

thesis
abstract

بر اساس اندازه گیریهای صورت گرفته مقدار خودپذیری مغناطیسی (km) بر حسب µsi در واحدهای سنگی مختلف سازنده توده گرانیتوئیدی درّه باغ عبارت است از: گرانودیوریتها (285)، لوکوگرانیتها (47)، میگماتیتها (434) و آنکلاوهای سورمیکاسه (389). خطواره های مغناطیسی مبتنی بر مقادیر برداری k1 و الگوی توزیع آنها معرّف آن است که این توده گرانیتوئیدی به سه قلمرو و زیر قلمرو (a1, a2 و b) قابل تقسیم است. در زیر قلمروهای a1 و a2 یا به عبارت کلی تر قلمرو a خطواره ها غالباً به سمت شمال می باشند. در حاشیه جنوبی و غربی توده خطواره های قلمرو دارای شیب بیشتری هستند. به سمت شرق شیب خطواره ها کاهش می یابد. میانگین کلی خطواره ها در قلمرو برابر است با: 19/358. در بخش میانی توده (قلمرو b) خطواره های مغناطیسی غالباً به سمت شرق جنوب شرق آرایش نشان می دهند و دارای میانگین کلی 20/120 می باشند. از آنجاییکه خطواره های مغناطیسی معادل الگوی جریان ماگما در نظر گرفته می شوند می توان نتیجه گرفت که این دو قلمرو با اندکی تأخیر زمانی نسبت به یکدیگر جای گرفته اند. بر اساس همگرایی خطواره های مغناطیسی در قلمرو های a2 و a1 و شواهد ناشی از تزریق مکرر ماگما در قلمرو b (قطع شدن قلمرو توسط گرانیت های تورمالین دار) جایگیری قلمرو a بر b تقدم داشته است. در ضمن الگوی توزیع برگواره های مغناطیسی در هر دو قلمرو یکسان می باشد. این امر نشان می دهد که سازوکار غالب موثر در جایگیری توده گرانیتوئیدی درّه باغ در طول دوره تشکیل آن تغییر چندانی نداشته است. با توجه به مبانی تعبیر و تفسیر پارامترهای مغناطیسی توده گرانیتوئیدی درّه باغ به شکل یک سیل نسبتاً بزرگ جای گرفته است. در ضمن جایگیری این توده در ارتباط با عملکرد یک زون برشی راستبر در یک رژیم ترافشارشی (transpression) صورت گرفته است. نقشه های نشان دهنده تغییرات مقادیر p و t و همچنین مطالعه ریزساختها نشان می دهد که دگرشکلی از سمت غرب به شرق افزایش یافته است. این امر توسط تشکیل ساب گرین شدن، ایجاد ماکل مکانیکی، تغییر سیستم کانی شناسی، بروز خاموشی شدید و ... تأیید می‎گردد. از ساختارهای میکروسکپی میکاهایی که تحت تأثیر تنش به صورت میکا ماهی ظاهر شده اند راست‎گرد یا چپ گرد بودن زون های برشی استنباط می گردد. میکا ماهی های موجود در زون های برشی توده گرانیتوئیدی درّه باغ ، وجود زون برشی راست‎گرد را تأیید می کنند. خاستگاه ساختاری این توده های گرانیتوئیدی، فضاهای کششی(extensional shear fractures) محصول رژیم تکتونیکی ترافشارشی (transpression) در فرایند همگرایی ارزیابی می گردد. پهنه های برشی امتدادلغز، همسو با تکتونیک برشی ( synthetic shear zones) می باشند (محجل، 1384). حوضه های کششی جدایشی (pull-apart) نوعی از شکستگی‎های کششی هستند. این ساختارها زمانی تشکیل می شوند که بین قطعات گسلی کشش حاکم باشد (کیم و همکاران ، 2004). فضای کششی که در این ارتباط تشکیل می شوند، محیط مناسبی برای جایگزینی توده های گرانیتوئیدی می باشند. بر طبق مدل کاسترو 1986، اعمال نیروی برشی راست بر در منطقه موجب ایجاد فضای z شکل در بین صفحه برشی شده و در نتیجه مکان مناسب برای جایگیری توده گرانیتوئیدی تشکیل شده است (محجل و فرگوسن، 2000). این شرایط جایگیری با نتایج حاصل از مطالعات فابریکهای مغناطیسی توده گرانیتوئیدی درّه باغ بسیار سازگار می باشد. بنابراین می‎توان نتیجه گرفت که توده مورد مطالعه تحت تأثیر یک تنش ترافشارشی راستبر با روند شمال غرب- جنوب شرقی در منطقه نفوذ کرده است و با شیب بسیار کم شبیه یک سیل بزرگ جای گرفته است. با توجّه به وضعیّت خطواره های مغناطیسی مشاهده می‎شود که شیب خطواره های مغناطیسی در حاشیه های غربی و جنوب توده بیشتر است. این موضوع مشخص می سازد که ماگمای سازنده این توده از حاشیه های غربی و جنوبی به سمت بالا صعود کرده است. با توجه به مجموع ملاحظات زمین شناسی، یک ساختار سیل مانند بزرگ برای مدل جایگیری توده می توان در نظر گرفت که زون تغذیه کننده آن در حاشیه غربی و جنوبی توده گرانیتوئیدی درّه باغ واقع است. حضور میگماتیتها، توده های کوچک مقیاس دیوریتی و گسیختگی دیوریتها در این منطقه، موید اظهارات فوق است. خاستگاه ساختاری اکثر قریب به اتفاق توده های نفوذی زون سنندج سیرجان در فضاهای کششی محصول رژیم تکتونیکی ترافشارشی در فرایند همگرایی در نظر گرفته شده اند. با توجّه به وضعیّت خطواره ها و برگواره های مغناطیسی و شیب کم تا متوسط آن ها، استنباط می شود که ماگما ابتدا تحت تأثیر تکتونیک ترافشارشی به لایه های بالاتر صعود کرده و به صورت یک سیل بزرگ در بین لایه های سنگ میزبان از سمت شمال غرب به جنوب شرق تزریق شده است فضای کششی ایجاد شده به همراه باز شدن و چرخش به شکل عدسی در آمده و با ادامه چرخش فضای بیشتری برای نفوذ توده باز شده است و سرانجام توده گرانیتوئیدی درّه باغ در موقعیّت فعلی خود با راستای شمال غرب جنوب شرق قرار گرفته است

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

تعیین سازوکار جایگیری توده گرانیتوئیدی درّه باغ (شمال غرب الیگودرز) با روش بررسی ناهمگنی پذیرفتاری مغناطیسی (ams)

توده گرانیتوئیدی درّه باغ واقع در شمال غرب الیگودرز، به سن ژوراسیک میانی (178 میلیون سال) با ترکیب بیشتر گرانودیوریتی در درون سنگ های متاپلیتی پهنه سنندج-سیرجان جای گرفته است. سازوکار جایگیری این توده برای اولین بار با روش ناهمگنی (انیزوتروپی) پذیرفتاری مغناطیسی (ams) بررسی شده است. بر اساس بررسی‎های انجام شده، مقادیر میانگین پذیرفتاری مغناطیسی (km) بر حسب µsi در واحدهای سنگی مختلف سازنده آن عبا...

full text

تعیین سازوکار جایگیری توده گرانیتوئیدی درّه‌باغ (شمال‌غرب الیگودرز) با روش بررسی ناهمگنی پذیرفتاری مغناطیسی (AMS)

توده گرانیتوئیدی درّه‌باغ واقع در شمال‌غرب الیگودرز، به سن ژوراسیک میانی (178 میلیون سال) با ترکیب بیشتر گرانودیوریتی در درون سنگ‌های متاپلیتی پهنه سنندج-سیرجان جای گرفته است. سازوکار جایگیری این توده برای اولین بار با روش ناهمگنی (انیزوتروپی) پذیرفتاری مغناطیسی (AMS) بررسی شده است. بر اساس بررسی‎های انجام شده، مقادیر میانگین پذیرفتاری مغناطیسی (Km) بر حسب µSI در واحدهای سنگی مختلف سازنده آن عبا...

full text

بررسی مکانیسم جایگیری توده گرانیتوئیدی گل زرد (شمال الیگودرز) به وسیله روش ams

توده گرانیتوئیدی گل زرد با سنی در حدود 5±165 میلیون سال، در جوار روستای گل زرد، در شمال الیگودرز، از توابع استان لرستان واقع شده است. این توده نفوذی از لحاظ زمین شناسی در پهنه سنندج – سیرجان رخنمون دارد. این توده در بین سنگ های اسلیتی، فیلیتی و میکاشیستی (دگرگونی ناحیه ای) به سن تریاس تا ژوراسیک زیرین نفوذ کرده است. در اثر نفوذ این توده، سنگ های میزبان، تحت تأثیر دگرگونی مجاورتی قرار گرفته اند،...

15 صفحه اول

سازوکار جایگیری توده گرانیتوییدی گل‌زرد با استفاده از روش بررسی فابریکهای مغناطیسی (AMS)

توده گرانیتوییدی گل‌زرد به سن تقریبی 5±165میلیون سال، در شمال الیگودرز، از توابع استان لرستان  قرار دارد و  در پهنه سنندج -   سیرجان رخنمون دارد. این توده درون سنگ‌های اسلیتی، فیلیتی و میکاشیستی (دگرگونی ناحیه‌ای)  تریاس پایانی تا ژوراسیک آغازین نفوذ کرده است. گرانودیوریت‌ها بدنه اصلی این توده گرانیتوییدی را تشکیل می‌دهند. گرانودیوریت‌ها توسط لوکوگرانیت‌ها، رگه‎ها و رگچه‎های آپلیتی، پگماتیتی و ...

full text

بررسی سازوکار جایگیری توده گرانیتوئیدی چالو (جنوب شرق دامغان) با استفاده از روش ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی (ams)

در این پژوهش سازوکار جایگیری توده نفوذی چالو، به روش ناهمسانگردی قابلیت پذیرفتاری مغناطیسی (ams)، مورد بررسی قرار گرفت. از بررسی پارامترهای مغناطیسی نمونه های به دست آمده نتایج زیر حاصل گردید. - پذیرفتاری مغناطیسی میانگین (km) اندازه گیری شده بر حسب µsi برای مونزودیوریت ها، 28872 و کوارتزدیوریت ها 21487 می باشد. در مجموع این توده به دلیل دارا بودن (km) بیشتر از µsi 500 به گرانیت-های فرومغناطیس...

15 صفحه اول

شناخت سازوکار جایگیری توده گرانیتوییدی ظفرقند (جنوب‏خاوری اردستان) به روش ناهمگنی پذیرفتاری مغناطیسی (AMS)

توده گرانیتوییدی ظفرقند با گسترة ترکیبی گابرو تا گرانیت و سن اوایل تا اواسط میوسن در 35 کیلومتری جنوب‏خاوری اردستان رخنمون دارد. این توده نفوذی درون سنگ‌های آتشفشانی و آتشفشانی-رسوبی ائوسن در پهنه ساختاری ارومیه-دختر جایگزین شده است. در این پژوهش، سازوکار جایگیری تودة گرانیتوییدی ظفرقند به‌روش ناهمگنی پذیرفتاری مغناطیسی برای نخستین بار بررسی شد. برپایه بررسی‌های صحرایی، سنگ‌نگاری،تجزیه و تحلیل ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده علوم پایه

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023